عیسی مسیح کیست



از شرح زندگی عیسی مسیح که در چهار انجیل وجود دارد معلوم میشود که او واقعا انسان بود. اگرچه پدر جسمانی نداشت، ولی از طریق مادرش مریم از نسل داود یعنی پیامبر و پادشاه بزرگ اسرائیل بود. عیسی مانند تمام مردم از نظر جسمی و روحی رشد کرد. غذا میخورد و میخوابید. شغلش نجاری بود. او خسته میشد و با تمام خوشی ها و رنج ها و ناراحتی هایی که برای مردم در این جهان پیش میاید، کاملا آشنا گردید. بنابراین او قادر است در تمام تجربه های بشری با ما همدردی نماید (ابرانیان18:2 و15:4). چون عیسی انسان بود میتوانست ازدواج کند و فرزندانی داشته باشد ولی اینکار را نکرد. بدون شک تصمیم او در این مورد با اطاعت کامل از نقشه ای که خدا برای او داشت اتخاذ گردید.
لیکن هرچند عیسی واقعا انسان بود، ولی از بعضی جهات با دیگران تفاوت زیادی داشت. تمام مردم، حتی انبیا و مقدسین، گاهی از اطاعت خدا غفلت نموده اند و به همین دلیل گناهکار هستند. ولی در تمام زندگی عیسی هرگز کاری یا سخنی یا فکری که بر خلاف اراده مقدس خدا باشد مشاهده نشد. بنابراین او تنها انسان بیگناه است (اول پطرس22:2 و اول یوحنا5:3). او نه تنها گناهی نکرد بلکه اراده او با اراده خدا مطابقت کامل داشت. او در واقع یگانه انسان کاملی است که در این جهان خاکی زندگی کرده است.
اشخاصی که اعمال مسیح را دیدند شهادت دادند که قدرتش حیرت انگیز بوده است. زمانی کور مادر زادی را ملاقات کرد و به او بینایی بخشید. در موقع دیگر، وقتی او و شاگردانش سوار قایق کوچکی بودند و از دریاچه جلیل میگذشتند، طوفان عظیمی نزدیک بود قایق را غرق کند ولی عیسی به باد و طوفان فرمان داد و دریا فورا آرام گردید. مردی به نام ایلعاذر را که چهار روز از مرگش گذشته بود از قبر بیرون خواند و آن مرده فورا برخواست و از قبر بیرون آمد. ولی عظیم ترین عمل حیرت انگیز عیسی این است که، همانطوریکه پیشگویی کرده بود، روز سوم پس از مرگ قیام کرد و به شاگردان خود ظاهر شد. چه کسی غیر از عیسی توانسته است چنین اعمالی انجام دهد؟ چه کسی را میشناسید که از مردگان برخیزد و دیگر و دیگر نمیرد؟ هیچکس! بنابراین واضح است که گرچه عیسی واقعا انسان بود، ولی از بزرگترین انسان ها هم بزرگتر بود. پس او کیست؟
عیسی خود ادعا کرد که پسر خدا است. او نه فقط در محاکمه خود در شورای یهود بلکه بارها قبل از آن محاکمه این ادعای مهم را در مورد خود نموده بود. بعلاوه او خدا را معمولا "پدر من" خطاب میکرد. یک بار وقتی فرمود "من و پدر یک هستیم"، دشمنانش میخواستند او را سنگسار نمایند زیرا تصور کردند که عیسی کفر میگوید. ولی ما به خوبی میدانیم که عیسی هرگز دروغگو و کفرگو نبود زیرا تمام فرمایشاتش کاملا صحیح و درست بوده است. باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگر کسی بگوید عیسی پسر خدا نیست،  عیسی را دروغگو میشمارد و اگر عیسی دروغگو باشد، هیچکس نباید به او ایمان داشته باشد. ولی وقتی عیسی ادعا میکرد که پسر خداست در واقع همان فرمایش خدا را که در موقع تعمید وی از آسمان شنیده شد تکرار میکرد:" تو پسر حبیب من هستی که از تو خشنودم" (مرقس 11:1). در تمام نوشتجات رسولان عیسی، بارها تکرار شده که عیسی پسر خدا است و تمام مسیحیان جهان این ادعا را همیشه قبول داشته اند. البته توجه دارید که این ادعا مفهوم جسمانی ندارد بلکه دارای مفهوم روحانی میباشد. بدیهی است که خدا هرگز با زنی ازدواج نکرده تا از او پسری داشته باشد زیرا چنین کاری غیرممکن و غیرقابل تصور است.
در انجیل؛ عیسی "کلمه خدا" هم نامیده میشود. لقب "پسر خدا" همبستگی و یگانگی عیسی را با خدا که پدر واقعی اوست نشان میدهد. ولی لقب "کلمه خدا" به ما میفهماند که خدا به وسیله عیسی مسیح با نوع بشر سخن میگوید. در انجیل اینطور میخوانیم:"در ابتدا کلمه  بود و کلمه نزد خدا بود. همان در ابتدا نزد خدا بود.همه چیز به واسطه او آفریده شد و بغیر از او چیزی از موجودات وجود نیافت. در او حیات بود و حیات نور انسان بود ... و کلمه جسم گردید و در میان ما ساکن شد، پر از فیض و راستی، و جلال او را دیدیم، جلالی شایسته پسر یگانه پدر" (یوحنا1: 1-14).
مقصود آیات فوق این است که خدا که قبلا به وسیله انبیا و کتب آنها خود را ظاهر ساخته بود، بالاخره خود را به طور کامل به وسیله شخص کاملی مکشوف فرمود. این شخص کامل از یک پیغمبر خیلی بزرگتر میباشد و در واقع با خدا یکی است. او ابتدا با خدا یکی بود و همه چیز به وسیله او آفریده شد. سپس، در زمان مقرر، کلمه ابدی خدا در رحم مریم باکره لباس بشری پوشید و به صورت عیسی مسیح ظاهر گردید. بنابراین ملاحظه میکنیم که او دارای دو طبیعت و با دو جنبه بوده است، یکی جنبه الهی و دیگری جنبه انسانی. عیسی مسیح هم خدا است و هم انسان.
اولین کسانی که به عیسی ایمان آوردند و رسولان او شدند، یهودی بودند و به یکتا پرستی و وحدانیت خدا اعتقاد کامل داشتند معهذا بعد از اینکه در حدود دو سال با عیسی زندگی کردند، اطمینان کامل یافتند که استادشان با خدا یکی است و به همین دلیل بود که پطرس که اعتراف کرد:"تویی مسیح پسر خدای زنده" (متی 16:16). همچنین توما وقتی که عیسی زنده را پس از قیام از مرگ دید، فریاد برآورد:"ای خداوند من و ای خدای من" ( یوحنا20: 24-29). در هر دو مورد عیسی شاگردان خود را برای ایمانی که نسبت به او داشتند ستایش نمود و به توما گفت:"بعد از دیدنم ایمان آوردی؟ خوشا به حال آنانی که ندیده ایمان آوردند" ( یوحنا20: 24-29). این "خوشا به حال" امروز نصیب ما هم میشود به شرطی که ایمان داشته باشیم که او پسر خداست.